رها جونمرها جونم، تا این لحظه: 9 سال و 10 ماه و 29 روز سن داره

رها داودی

تاتی تاتی پاپا تی تی

دخمل  گلم یه هفته ای می شه که داری تاتی میری دوسه قدم می ری و دوباره سقوط اونهم از همه نوعش همراه بادرد و گریه الان دیگه پنج شش قدمی میری و خودت هم می خندی به این راه رفتن از آب دهن نگو که کشته منو همش رو به پایین اونهم کش دار امروز رو با  آبریزش بینی و عطسه زدن شروع کردی داداشی هم همینطوره توی خونه هم تمام مسیر های شما و میزها و شیشه ها حتی تلویزیون با آب  دهانت ضد عفونی میشه مامانی به گردت هم نمی رسه اگه داداشی نباشه خدایی کم میارم گاهی اون جای من دنبالت الان هم که همش به هر صورت می خوری زمین و گاهی اوقات از نوع بدش البته به قول مامانم ملائک همه مراقبتن تا مامانی کم نیاره وشما سالم و سلامت باشی...
15 ارديبهشت 1394

مروارید کوچولو

امروز سوم اردیبهشت هست که دارم برات آش دندونی می پزم مامان جون داداشی رو برده که من فرصت بیشتری داشته باشم و راحتتر کار انجام بدم مروارید کوچولو بلاخره نیش زد و ما کلی ذوق کردیم از دیدنش خودت هم داری گاز گرفتن داداشی و وقتی چیزی بهت نمی ده تمرین می کنی تازه یادگرفتی اگه نتونستی گاهی اوقات موهاشو بکشی آش دندونی پخته و خورده شده همراه خانواده و برای عمه ها و زن عمو و مامان بزرگ هم فرستاده شد خودت هم کلی از آش  خوردی و دوباره هم می خواستی خاله ملیحه یه شلوار خوشگل قرمز برات خرید با چند تا عروسک سوتی خاله نگار هم به جای شما برای داداشی تنیس خرید که حساس نشه خاله جون هم یه شانسی مکویین برای داداشی و کلی گیره سر نانا...
15 ارديبهشت 1394
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به رها داودی می باشد